دعواهای خوابگاهی

ساخت وبلاگ

صدای من رو از خوابگاه می شنوید

طی این چند وقت که از نعمت بزرگ اینترنت محروم بودیم اتفاقاتی افتاد که نگو و نپرس 

یکیش پریدن هم اتاقی دوم به من بود سر ماجرایی بسیاااااااار پیش پا افتاده

حکایت از این قرار بود که این هم اتاقی دوم عشق ورزشه و خب طبعا به احتمال زیاد روی وسایل ورزشیش تعصب خاصی هم داره

دو هفته ای می شد که از زیر تختم بوی بدی شبیه به بوی توالت به مشامم می رسید و بدجور خوابمو مختل کرده بود

تا اینکه اون شب متوجه شدم بو از زیر انداز ورزشی این خانم هست 

خیلی محترمانه و ارام بدون هرگونه پرخاشگری بهش گفتم فکر می کنم بوی پلاستیک این منو اذیت می کنه اجازه می دی اینو از زیر تخت به اون سمت منتقلش کنم 

این جمله رو گفتن همان و پریدنو جیغ جیغ این خانم هم هماااااان

یک روز شایدم دو روز یا شایدم سه روز سر همین ماجرای الکی قهر بود 

حالا بماند که الان مثلا آشتی هست و همه چی در صلح و صفاست امااااااا

اینجا خوابگاه هست 

دعواها و بگو مگوها عمرا خاتمه بیابد 

سر دیوونه شدن یه  نفر دیگه  دعوایی دیگر در جریان هست 

خاک بر سرا مثلا دکترن 

هیچی شعور ندارنا ! همش می پرن به هم این دخترا

خب چه مرگتونه ؟

می آم ماجراشو بعدا تعریف می کنم فعلا کار دارم تا بعد 

دفتر خاطرات دختری 40 ساله...
ما را در سایت دفتر خاطرات دختری 40 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : motofaveto بازدید : 123 تاريخ : دوشنبه 4 آذر 1398 ساعت: 14:01