یکی دو هفته پیش که پیاده روی کردم(قبل سفر یهویی)
اونروز توی بازار از یه مغازه دو تا روبان قرمزو سبز گرفتم می خوام
باهاش تل موی خوشکل درست کنم حالا ببینم کی فرصتش پیش می آد
خلاصه مشغول خرید بودم که یه زن و شوهر هم اومدن
خانومه چشای سبزو گشادی هم داشت از نیمرخ که به نظرم خیلی
خوشکل بود تمام رخو خدا داند
حالا اینا به کنار ، این دو نفر دو تا قند تزیین شده (از اینا که موقع بله گفتن
عروس بالا سر عروس و دوماد می گیرند و می سابن به هم ) خریدند به
شصت هزار تومن بعد موقع پرداخت پول ، شوهره دستشو کرد تو
جیب که پولو بده اما ضمنش هم اصرار پشت اصرار برای گرفتن تخفیف
فروشنده بهش تخفیف نداد که نداد ، همون شصت هزارو مجبور شد بده !
عروس هم ابدا دلش نسوخت ! همینطور ریلککککس!
تو دلم گفتم خاک تو سر این عروس کنن واقعا! از همین اول زندگیشون
اهل خرج کردنای الکیه وای به حال بعدش !
آخه دو تا کله قند کوچولو با تور کشی شده دور کمرش دیگه
خریدن می خواد ؟!
خب یه کمم از خودت یه هنری چیزی به خرج بده این کله قندو درستش کن
نمی میری که!!!
پفک ذرت ، مامان تهیه کردند و نوش جانمان شد
خب حالا هم بریم سر درس و کتابا ببینیم امروزو چه غلطی قراره بکنیم
دیروز که همه روزم به بافتن یه لنگه پاپوش(جوراب) نوزاد گذشت
هوا هم ابریه از صبح ، گمونم عصر یا شب بارندگی بشه ، به به !
دفتر خاطرات دختری 40 ساله...برچسب : عروس و داماد,عروس و داماد به انگلیسی,عروس و داماد در خیابان,عروس و داماد در حجله,عروس و داماد در رختخواب,عکس عروس و داماد,عروس و داماد خوش رقص,عروس و داماد زیبا,عروس و داماد فیس بوک, نویسنده : motofaveto بازدید : 187