هم مدرسه ای

ساخت وبلاگ
یکی دو روز مونده به محرم رفتم آرایشگاه

اونجا خانمی رو دیدم که یه زمانی در دبیرستان هم بررسی از مرجع مدرسه طبق کپی رایت ای بودیم

و گمونم هم سنو سال هم بودیم

اما هم رشته ای و هم کلاس نبودیم 

ایشون اون زمان رشته ی بهداشت می خوند

همو شناختیمو سلامو علیکی ردو بدل شد

اینطور که آرایشگرم می گفت پسر بزرگش رفته مصاحبه واسه دبیری آموزشو پرورش و ...

به قیافش که نگاه کردم خیلی شکسته بود

موهاشم رنگ باخته بود

این همون آدم بود ؟

یعنی ازدواج اینقدر خانوما رو شکسته می کنه ؟!

دفتر خاطرات دختری 40 ساله...
ما را در سایت دفتر خاطرات دختری 40 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : motofaveto بازدید : 148 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:46