خواب

ساخت وبلاگ
امروز تا ساعت یازده صبح خواب بودم

عجب خواب عجیبو خوبی هم دیدم

معمولا بیدار که می شم ،در حالی که هنوز تو رختخوابم

گوشیمو برمی دارم ، اینترنتشو روشن می کنم

اینورو اونور فضای مجازیو بررسی می کنم

یه آقا معلم که محل تدریسش در کشور اماراته بهم توی دایرکت اینستا

سلام داده بود

تقریبا یک ماهی هست که صفحه ای رو چون از تصاویرش خوشم اومده

دنبال می کنم و هر از گاهی هم راجع به تصاویرو نوشته هاش نظری

ارسال می کنم 

اونم فکر کرده یا آشناشونم یا عاشقشم...نیشخند

عجبا!

می گماااااا

چرا بعضیاتون جنبه ممبه ندارین هان؟

کافیه یکی از تصاویرشو لایک کنم اون می آد همه تصاویر منو لایک می ده

اونم نه یکبار چند بار!!!

و شک ندارم که به تصاویری که من توی صفحه ام گذاشتم بی علاقه است

بابا من لایک دادم حسمه نسبت به تصویرت

انتظار تلافی ندارم که!

چرا آقایون اینقدر احساساتی شدن ؟!

عجیبه ، غریبه ، یک معمای پیچیده

دفتر خاطرات دختری 40 ساله...
ما را در سایت دفتر خاطرات دختری 40 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : motofaveto بازدید : 163 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 4:27