بهترین روز زندگی خوابگاهی

ساخت وبلاگ

هفته پیش

پنجشنبه گمونم بود

یکی تنها توی اتاق کامپیوتر نشسته بود زار زار گریه می کرد 

من و یکی دیگه توی اتاق لپ تاپ بودیم

 نفهمیدیم چشه اما می گفت دلش گرفته 

ولی قطعا غم بزرگی داشت که اونجور زار می زد

خوابگاهی که باشی

جشن شب یلدات اینه که هم اتاقی هات نباشن و اتاق فقط و منحصرا در اختیار خودت و برای خودت باشه

آی حال خوبی داره تنهایی و نبودن هم اتاقی ها

می شه گفت حس رهایی از قفس و استقلال رو به من می ده 

شب تا هر وقت بخوای بیدار می مونی 

صبح هر وقت بخوای بیدار می شی

خدایا تنها امروز صبح ساعت پنج و چهل و پنج که بیدار شدم و صبحونه خوردم ، حس خوب صبحانه خوردن رو فهمیدم و صبحانه وااااااقعا بهم چسبید ، حتی موقع صبحونه خوردن شبکه خبر تلویزیون ملی رو دنبال کردم . 

امروز و دیشب بهترین روز و شب من از زندگی خوابگاهی بود 

خدایا می شه این بهترین ها رو تداوم بدی ؟

دفتر خاطرات دختری 40 ساله...
ما را در سایت دفتر خاطرات دختری 40 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : motofaveto بازدید : 146 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 5:24